جملات عشقولانه
اگر بدانم که مردگان تو را بیشتر خواهند دید برای همیشه دیدن تو قید زنده بودن راخواهم زد
عشق بها دارد.../ من و تو بودیم و یک دریا عشق ، حالا من هستم یک دنیا اشک ... آری ... عشق بها دارد !!!آره زندگیم همینه!دیگه چاره ای ندارم!/
می دانم روزی با تن خسته و خیس ، سوار بر قطرات درشت باران بر ناوادنهای چشمم فرود می آیی.در میان انبوه مژگانم میزبان خواهم بود و در آن لحظه چشمانم را برای همیشه می بندم تا دیگر دوریت را حس نکنم ./
دستانم تشنه ی دستان توست شانه هایت تکیه گاه خستگی هایم با تو می مانم بی آنکه دغدغه های فردا داشته باشم زیرا می دانم فردا بیش ازامروز دوستت خواهم داشت ُ. /
شنیدم که شمشیر یکی را دوتا می کند بنازم به شمشیرعشق که دوتا رایکی می کند . /
آنگاه که ضربه های تیشه زندگی را بر ریشه آرزوهایت حس میکنی؛ به خاطر بیاور که زیبایی شهاب ها از شکستن قلب ستارگان است. /
ما همیشه صداهای بلند را میشنویم، پررنگ ها را میبینیم، سخت ها را میخواهیم. غافل ازینکه خوبها آسان می آیند، بی رنگ می مانند و بی صدا می روند. /
صفحه قبل 1 صفحه بعد